راین
راین
پیچیده نام کرمان ، در آبشار راین
با نغمه های باران ، در کوهسار راین
ارگی بلند و زیبا ، رخشان چو برج میلاد
میراث ماندگار و با اعتبار راین
با قالی جهان شد ، مشهور نام ایران
کرمان به قالی خوش نقش و نگار راین
علم صنایع دست ، گسترده است اینجا
با پته ها و چاقو ، بازارکار راین
هر کس قدم گذارد ، بر شهر و جلوه گاهش
می گرددش دل و جان ، روحش شکار راین
شیر خدای منّان ، میدان دلربایش
ارث گرانبها و همواره یار راین
زحمتکشان ماهر ، زنهای با سلیقه
مردان با تلاش و با پشتکار راین
بر سرزمین گردو ، نام گروه رخشان
گیلاس گیشگان و سیب و انار راین
در چار فصل بنگر ، بر هفت فصل سالش
پاییز در زمستان ، یا در بهار راین
از آب گرم گزک و گرمابه ی گور تا
پهناورین کویری ، در اختیار راین
آلاله و کرفس و بسیاری از گیاهان
می روید از جبالش ، عشق از دیار راین
کشک و عسل ، پنیر و روغن همیشه باشد
محصولی از کشاورز ، یا دامدار راین
دارد معادن مس ، تا سنگ مرمرین را
رود طلا تراود ، خاک و عیار راین
با مردمانِ عاشق ، مهمان نواز و خون گرم
مهتاب می چکد از ، ایل و تبار راین
من در عجب چرا تَر ، شال خرش نگردد
وقتی که ابر گرید ، کوه هزار راین!
راین پر از هنرمند ، شاعر ، ادیب ، فاضل
ده ها هنر بروید ، از کوله بار راین
شهر کلمپه با لب – خندِ ژکوند پسته
قاووت تا کماچِ در انحصار راین
روئیدن بزرگان ، مردان عشق و عرفان
سلطان سید علی نام ، شد یادگار راین
در امتداد راین ، رفتند آن دلیران
نام آوران ، شهیدان ، در لاله زار راین
با این همه سخن، از اوصاف ناتمامش
کوهِ هزار هم هست ، صد افتخار راین
شعر از :منوچهر افضلی
*************